اثر زایگارنیک در کسب و کار

قانون زایگارنیک (Zeigarnik Effect) یک پدیده روان‌شناختی است که نشان می‌دهد افراد کارهای ناتمام یا قطع‌شده را بهتر و بیشتر از کارهای کامل‌شده به خاطر می‌آورند. این پدیده اولین بار توسط روانشناس روسی، بلوما زایگارنیک، در دهه ۱۹۲۰ کشف شد.

 

چگونگی کشف قانون

داستان کشف این قانون بسیار جالب است. زایگارنیک متوجه شد که پیشخدمت‌های یک رستوران اتریشی، سفارشات مشتریان را تا زمانی که آن‌ها سرو می‌شدند به دقت به خاطر می‌سپردند، اما به محض اینکه غذاها تحویل داده می‌شد، جزئیات سفارش را به سرعت فراموش می‌کردند. این مشاهده به او نشان داد که یک کار ناتمام، تنشی روانی در ذهن ایجاد می‌کند که باعث می‌شود اطلاعات مربوط به آن کار در حافظه کوتاه‌مدت باقی بمانند و دائماً به ذهن برگردند. به محض اینکه کار تکمیل می‌شود، این تنش از بین رفته و ذهن آن اطلاعات را به بایگانی می‌سپارد.

 

اصول و مکانیسم عملکرد

بر اساس این قانون، وقتی ما یک کار را شروع می‌کنیم، ذهن ما به طور خودکار یک "حلقه باز" یا "پرونده ناتمام" برای آن کار ایجاد می‌کند. این پرونده باز، انرژی ذهنی ما را به خود اختصاص می‌دهد و باعث می‌شود که افکار مربوط به آن کار به صورت سرزده به ذهن ما خطور کنند و ما را به تکمیل آن ترغیب نمایند. این مکانیسم را می‌توان به این صورت خلاصه کرد:

  • ایجاد تنش: شروع یک کار، تنش روانی ایجاد می‌کند.

  • ماندگاری در حافظه: این تنش باعث می‌شود که اطلاعات مربوط به کار در حافظه فعال بمانند.

  • کاهش تنش: تکمیل کار، تنش را از بین می‌برد.

  • فراموشی: با از بین رفتن تنش، ذهن پرونده را می‌بندد و آن را فراموش می‌کند.

قانون زایگارنیک در حوزه کسب‌وکار یک ابزار روان‌شناختی قدرتمند است که می‌تواند برای افزایش تعامل، انگیزه و وفاداری مشتریان و کارمندان به کار گرفته شود. این قانون بر این اصل استوار است که کارهای ناتمام در ذهن ما باقی می‌مانند و ما را به تکمیل آن‌ها ترغیب می‌کنند. در ادامه، نحوه استفاده از این قانون در بخش‌های مختلف کسب‌وکار توضیح داده شده است.

 

۱. بازاریابی و فروش

  • ایجاد تعلیق در محتوا: با ارائه محتوای سریالی یا ناقص، می‌توانید مخاطب را برای دنبال کردن قسمت بعدی ترغیب کنید. به عنوان مثال، یک بلاگ یا ویدیو را با جمله‌ای مانند "در پست بعدی، راز اصلی موفقیت ما را فاش خواهیم کرد" به پایان برسانید.

  • تکمیل فرم‌های ناقص: هنگام ثبت‌نام در یک وب‌سایت، فرم را به چند مرحله تقسیم کنید و پیشرفت کاربر را با یک نوار پیشرفت (Progress Bar) نشان دهید. دیدن یک فرآیند ناتمام، کاربر را ترغیب می‌کند تا آن را به پایان برساند.

  • جذب مشتری با پیشنهادهای محدود: ارائه پیشنهادهایی که به یک مرحله یا زمان خاصی محدود هستند (مانند "فقط برای ۲۴ ساعت دیگر")، حس یک کار ناتمام را ایجاد کرده و مشتری را به خرید سریع‌تر تشویق می‌کند.

 

۲. مدیریت محصول و تجربه کاربری (UX)

  • گیمیفیکیشن (Gamification): در اپلیکیشن‌ها و وب‌سایت‌ها، از سیستم‌های امتیازی، مراحل ناتمام یا دستاوردهای نیمه‌کاره استفاده کنید. به عنوان مثال، یک برنامه آموزشی می‌تواند به کاربر بگوید که "فقط یک مرحله دیگر تا دریافت نشان برنز باقی مانده است"، که او را به ادامه فعالیت ترغیب می‌کند.

  • فرآیند ثبت‌نام و فعال‌سازی: به جای درخواست یکباره تمام اطلاعات، فرآیند را به مراحل کوچک تقسیم کنید. به کاربر اجازه دهید تا مرحله اول را به سرعت انجام دهد و سپس او را تشویق کنید تا "پروفایل خود را تکمیل کند" یا "اطلاعات اضافی را وارد کند."

 

۳. مدیریت منابع انسانی و انگیزه کارکنان

  • سیستم پاداش‌های مرحله‌ای: برای پروژه‌های طولانی، به جای پاداش نهایی، پاداش‌های کوچک‌تر و مرحله‌ای در نظر بگیرید. این کار باعث می‌شود کارکنان حس یک کار ناتمام را داشته باشند و برای رسیدن به مرحله بعدی انگیزه بیشتری پیدا کنند.

  • تعریف اهداف کوتاه‌مدت: اهداف سالانه را به اهداف فصلی یا ماهانه تقسیم کنید. دیدن یک هدف نیمه‌کاره، کارکنان را به تکمیل آن تشویق می‌کند و باعث می‌شود پروژه‌ها با سرعت بیشتری پیش بروند.

  • بازخورد مستمر: به جای ارائه بازخورد نهایی، در طول فرآیند به کارکنان بازخورد دهید. این کار به آن‌ها کمک می‌کند تا حس یک "کار در حال انجام" را داشته باشند و برای بهبود عملکرد خود تلاش کنند.

 

نکات مهم برای استفاده مؤثر از قانون زایگارنیک

  • عدم ایجاد استرس بیش از حد: اگر کارها بیش از حد ناتمام باقی بمانند، ممکن است باعث اضطراب و خستگی ذهنی شوند. تعادل در استفاده از این قانون بسیار مهم است.

  • شفافیت در فرآیند: همیشه به مخاطب یا کارمند بگویید که چقدر از کار باقی مانده است. این شفافیت، انگیزه برای تکمیل آن را افزایش می‌دهد.

با استفاده هوشمندانه از قانون زایگارنیک، می‌توانید فرآیندهای کسب‌وکار خود را به گونه‌ای طراحی کنید که به طور طبیعی، افراد را به ادامه همکاری، خرید یا تکمیل فعالیت‌ها ترغیب کند.

۵
از ۵
۲ مشارکت کننده